مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
یکشنبه، 23 مهر 1402 ساعت 07:002023-10-15سياسي

نوربالا| بالاخره ما هم ترکش گیر شدیم!


خواهر شهید حسین حیدر تعریف می کند: «وقتی حسین مجروح شده و به شهر آمده بود، نمی خواست مادرمان متوجه درد او شود.

برای همین با خوشحالی می گفت: «بالاخره ما هم ترکش گیر شدیم!» - به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، خیلی از کسانی که در جبهه های جنگ مجروح می شدند، تلاش می کردند برای درمان به شهر خود برنگردند تا خانواده شان متوجه جراحت آن ها نشده و نگران نشوند.

  روایتی که می خوانید، خاطره ای از خواهر شهید حسین حیدر است که در کتاب سیرت شهیدان به قلم غلامعلی رجایی آمده: وقتی حسین در یکی از عملیات ها مجروح شد، مجبور بود برای ادامه درمان به شهر برگردد.

پایش زخم عمیقی برداشته و درد زیادی را تحمل می کرد؛ اما از ترس اینکه مبادا مادرم از آه و ناله او نگران و ناراحت شود، نه تنها درد خود را ظاهر نمی کرد، بلکه حتی سعی می کرد با لطیفه گفتن مجروح شدن خود را لطیف جلوه دهد.

مثلاً می گفت: بالاخره ما هم ترکش گیر شدیم! باری دیگر می خندید و می گفت: اگه آهن ربا دارید در خدمت حاضریم! ما واقعاً احساس می کردیم دارد لطیفه تعریف می کند.

پایان پیام/


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

نوربالا| بالاخره ما هم ترکش گیر شدیم!

نوربالا| بالاخره ما هم ترکش گیر شدیم!